انیمیشن آتلانتیس ، امپراطوری گم شده

انیمیشن آتلانتیس ، امپراطوری گم شده

انیمیشن آتلانتیس ، امپراطوری گم شده

    • تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۴
    • ساعت : ۲۱:۰۰
    • تعداد نظرها : 0
    • تعداد بازدید : ۴۲۵۵
  • این مطلب پسندیدم: ۰
  • انتشار این مطلب:

آتلانتیس ، امپراطوری گم شده ( atlantis the lost empire ) چهل و یکمین فیلم انیمیشن بلند استودیوی دیزنی بود . تقریبا بلافاصله پس از موفقیت گوژپشت نوتردام ( the hunchback of notre dame ) استودیو مصمم به ساخت فیلم بعدی بود و کارگردانان کرک وایز ( kirk wise ) و گری تروزدیل ( gary trousdale ) تصمیم داشتند تا همان تیم سازنده ی گوژپشت نوتردام را برای ساختن فیلم تازه نیز به کار بگیرند . این دو کارگردان قصد داشتند اینبار کاری فراتر از موزیکالهای رایج و مرسوم استودیوی دیزنی ارائه دهند و خیلی زود توافق هایی بر سر ساخت یک فیلم ماجراجویانه با ترانه های کمتر و انفجارهای بیشتر حاصل شد.

کارگردانان :

کرک وایز متولد سال ۱۹۶۳ در سانفرانسیسکو ، در ایام کودکی متوجه مهارت هایش در طراحی شد و در سن هفت سالگی موفق به دریافت نخستین جایزه اش در زمینه طراحی در رقابتهای جوانان مستعد شد . از همان دوران کودکی کرک آرزو داشت تا وارد حرفه ی طراحی و تولید فیلم های انیمیشن بشود . او مهارت هایش را در زمینه طراحی انیمیشن بصورت سنتی و همچنین در زمینه تکنیک کات اوت بکار گرفت و تلاشش را در این زمینه تا زمان فارغ التحصیل شدن از انستیتوی کال آرتز ( cal arts ) ادامه داد . او فعالیت حرفه ایش را بعنوان یک انیماتور با فیلم the brave little toaster آغاز کرد و در سال ۱۹۸۵ با پیوستن به استودیوی دیزنی ، فعالیتش را بعنوان دستیار انیماتور در فیلم بزرگترین موش کاراگاه the great mouse detective ادامه داد . در استودیوی دیزنی ، کرک وایز همکلاسی سابقش " گری تروزدیل " را ملاقات کرد و همکاری آن دو با کارگردانی فیلم به شدت موفق " دیو و دلبر " شکل تازه ای به خود گرفت . موفقیت بی نظیر " دیو و دلبر " راه این دو هنرمند را برای کارگردانی فیلم بعدیشان یعنی " گوژپشت نوتردام " گشود و پس از گوژپست نیز نوبت به " آتلانتیس : امپراطوری گمشده " رسید .

   

گری تروزدیل در هجدهم ژوئن ۱۹۶۰ در لاکرسنتا در ایالت کالیفرنیا به دنیا آمد .

برخلاف هنرمندان مشهوری چون جان لستر ، هنری سیلک و تیم برتون که همه بعد از سه سال آموزش در استودیوی دیزنی ، به انستیتوی کال آرتز وارد شده بودند ، گری تروزدیل مستقیما وارد انستیتوی کال آرتز شد . تروزدیل کار خود را در استودیوی دیزنی بعنوان کارمند بخش جلوه های ویژه در پروژه ی پاتیل سیاه ( the black cauldron ) آغاز کرد . سپس در هنگام حضور بر سر صحنه ی فیلم زنده ی raiders of the fourth dimension او توانست از طریق کشیدن کاریکاتورهای همکارانش و همچنین خلق شوخی های مختلف ، توجه همه را به طراحی هایش جلب کند و همین موضوع باعث شد که او به بخش پردازش داستان منتقل شود . نام گری تروزدیل برای نخستین مرتبه در پایان بندی فیلم " پری دریایی کوچک " بعنوان طراح استوری بورد قید شد و پس از آن در فیلم " نجات دهندگان ۲ " نیز با همین سمت به کارش ادامه داد . سرانجام فرصت طلایی در فیلم دیو و دلبر نصیب او شد و او توانست در کنار همکلاسی سابقش " کرک وایز " این فیلم را کارگردانی کند . او در کنار کرک وایز دو فیلم دیگر یعنی " گوژپشت نوتردام " و " آتلانتیس " را نیز کارگردانی کرد و پس از آن بود که به اردوی دشمن پیوست و با ورود به استودیوی دریم ورکز بعنوان طراح استوری بورد مشغول به کار شد .

آتلانتیس :

حماسه ی آتلانتیس بهترین گزینه برای ساخت یک فیلم انیمیشن به شمار می آمد . تا پیش از آن ، سبک و سیاق سنتی استودیوی دیزنی مبنی بر اقتباس از قصه های قدیمی پریان ، جای زیادی برای ساخت یک فیلم خلاقانه و پیشرو باقی نگذاشته بود .

اما در پروژه ی " آتلانتیس " ، از آنجایی که استودیو با داستانی کاملا اوریجینال سر و کار داشت ، اجازه ی استفاده از ایده های تازه و غیر کلاسیک صادر شده بود . اکنون هنرمندان استودیو باید تمام خلاقیت شان را در راه خلق دنیایی ناشناخته و زیرزمینی به کار می گرفتند . مطالعه ی کتابها و بررسی مستندات برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد داستان فیلم و دنیای گمشده ی آتلانتیس آغاز شد . همانگونه که داستان و ایده ی فیلم " آتلانتیس " به کلی با آنچه که تا پیش از آن در استودیوی دیزنی رخ داده بود متفاوت بود ، طراحی و سبک بصری " آتلانتیس " نیز کاملا با استانداردهای کلاسیک دیزنی در تضاد بود . ایده ی اصلی که در ذهن کارگردانان وجود داشت این بود که بتوانند فیلمی بسازند که به حال و هوای کتابهای کمیک استریپ نزدیک باشد .

نخستین کاری که در این زمینه انجام شد این بود که هنرمندانی که به هیچ عنوان تحت تاثیر آموزه ها و سنتهای دیزنی قرار نداشتند و میتوانستند دیدگاههای تازه و غیرمتعارفی به داستان داشته باشند ، از خارج استودیو به استودیو فراخوانده شدند . این هنرمندان عبارت بودند از " مت کد " ( matt code ) هنرمند طراح در فیلم هایی چون پارک ژوراسیک و مردان سیاهپوش که وظیفه طراحی و پردازش بخش های مربوط به زیر دریایی را برعهده داشت ، جیم مارتین ( jim martin ) که او نیز در زمینه طراحی زیردریایی و بعلاوه تعداد زیادی از ماشین ها و وسایط حمل و نقل فعالیت می کرد ، ریکاردو دلگادو ( ricardo delgado ) طراح کمیک استریپ که وظیفه ی طراحی بخش های مربوط به غار و سرزمین آتلانتیس را برعهده داشت و بالاخره ، طراح معروف ( mike mingola ) که بیشترین تاثیر را بر طراحی و فضاسازی فیلم داشت و بیشترین شهرتش را مدیون خلق کاراکتر hellboy است . هر دو کارگردان از طرفداران پروپاقرص آثار مینگولا بودند و خیلی زود دریافتند که طراحی های او بسیار به فضایی که آنها از آتلانتیس در ذهن داشتند نزدیک است . مایک مینگولا علاوه بر آنکه طراح بسیار خوبی بود ، نویسنده ماهری نیز بود و تیم کارگردانی از کمک ها و پیشنهادات مینگولا در داستان ، میتوان به شکل ظاهری ماشین ها ، ماهی های پرنده و غول های سنگی اشاره کرد .

   

پایان ماجرا :

" آتلانتیس : امپراطوری گم شده " در تاریخ پانزدهم ژوئن ۲۰۰۱ اکران شد و در نمایش عمومی در آمریکای شمالی شکست خورد . بودجه ی تولید فیلم ۱۲۰ میلیون دلار بود و فیلم تنها توانست ۸۴ میلیون دلار فروش کند ، که با میزان استاندارد ۱۰۰ میلیون دلار فروش برای تضمین موفقیت هر فیلم هنوز فاصله ی زیادی داشت . فروش بین المللی فیلم در خارج از خاک آمریکا به ۱۱۱ میلیون دلار رسید که فروش کلی فیلم را چیزی بالغ بر ۲۳۰ میلیون دلار کرد که چندان هم بد نبود . با این حال این فیلم یک شکست مطلق تلقی شد و بسیاری از تحلیلگران تقصیر را به گردن سبک و سیاق متفاوت فیلم و دور شدن از سنت های دیزنی انداختند . با این حال این شکست در گیشه ، چیزی از ارزش های هنری فیلم نخواهد کاست .

   

برچسب ها :

نویسنده :  دیزاینو دیزاینو
  • این مطلب پسندیدم: ۰
  • انتشار این مطلب:

میزان رضایت مندی از این سفارش : از 3 رای ثبت شده

نظرات ثبت شده